پروفسور فریدون جنیدی:
یلدا را من نمیشناسم اصلا!!!
بگویید شب چله، یلدا ایرانی نیست!!!
این جشن همواره به نام شب چله معروف بوده و پیشتر هیچوقت کلمه یلدا به کار نمیرفت و این نام در همین بیست، سی سال اخیر باب شده است. یک جشنی که منحصر به ایران است و در هیچ جای دنیا نظیر ندارد، همه پدر ومادرها و پدربزرگ و مادربزرگهای ما میگفتند چله!!!
درهمه جا از آذربایجان تا نیشابور همه میگویند «چیله»، شایسته نیست ایرانیان به نام غیر ایرانی از آن یاد کنند.
در اصطلاح قدیم، شب اول زمستان را شب چله میگویند. مردم، زمستان را در حقیقت دو ماه یا دو بخش میدانستند که ۴۰ روز اول را چله بزرگ و ۴۰ روز آخر را که مصادف با جشن سده است، چله کوچک مینامند.
توجه ایرانیان به شب چله، از یک رو به علت اهمیت علم و توجه به تقویم کهن ایرانی است و واژه چله در مناطق مختلف ایران، نشانه اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است. آنها در اصل سال را به ۹ ماه ۴۰ روزه تقسیم کردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی این روزها به ۳۰ روز تغییر پیدا کرد.
ما در شش هزار سال پیش شب چله داشتهایم. جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نیاکان ما، در شش هزار سال پیش، به گاهشماری خورشیدی دست پیدا کردند و با تفکر و تامل دریافتند که اولین شب زمستان بلندترین شب سال است.
استمرار و ادامه برگزاری این جشن و جشنهای امثال آن نشانه پیوند ناگسستنی ایرانیان امروز با فرهنگ نیاکانشان است.
از طرفی پیشینیان براین باور بودند که در این شب، فرشته بدیها با و خوبیها به جنگ میپردازند و در این نبرد طولانی که برابر طولانیترین شب سال است، بالاخره فرشته خوبیها، اهریمن را شکست داده و تاریکی از روشنایی شکست میخورد.
با اینکه شب چله، شب آغاز زمستان است، منتها چون شب چله طولانیترین شب است، با طولانیترین زمانی که ایران در اسارت بابلیان بوده است مقایسه کردهاند، همانطور که آن شب طولانی را به پایان بردیم، این شب را هم به پایان میبریم ودوباره روز طلوع خواهد کرد!
ایرانیها هزار سال ستم بابلیان را تحمل کردند، آخر ستم پایدار نماند وتمام شد پس این را میخواهند بگویند که طولانیترین شب سال هم طولانی نمی ماند وبالاخره به پایان میرسد، به فردایی میرسد که خورشید یک دقیقه زودتر خورشید طلوع میکند پس این شب را به عنوان یاد بود ازپایداری یک هزارساله ایرانیها در برابر ستم بابلیان جشن میگرفتند.